جادو = حقیقت

تنها راه شناخت خدا جادو است .

سلام 

ساحر و ساحره های عزیز خسته نباشید .بوسه

یه مدت طولانی نبودیم . 

درسته حق با شماس . ما مقصریم .اخم

بله.....!!!!! دارم ازتون دعوت میکنم هر کس به دنیای جادو و جادوگری علاقه منده عضو بشه و کامنت بزاره .خندهخنده

لازم نیس حتما درباره هری پاتر بدونید اااااااا . بله لازم نیس فقز اون باشه .

میتونید کلا درباره جادو باشه . از کتابای کهن تا تخیل خودتون .

میتونید کتاب واسه دانلود بزارید و........ .

خلاصه کمکمون کنید تا وبمون بهتر بشه .

خیلی خیلی ممنون که میخونید و کماکان باهامونیییید .

 

        // دارک لرد//

septaurora
Image by Cool Text: Logo and Button Generator - Create Your Own Logo

 

 

 

 

 

 

غول افسانه‌های مصر باستان و اسطوره اُدیپ، مخلوطی از انسان و حیوان با پیکری از شیر،

 

 

 

مزیّن به بال‌های عقاب و دارای کله‌ای شبیه سر زنان است. این موجود افسانه‌ای کسانی را که

 

 

 

موفق به حل معمّای او نمی‌شدند می‌کشت و در نظر مصریان باستان مظهر آفتاب محسوب

 

 

 

می‌شد، ابوالهول بزرگ که در مصر قرار دارد از صخره‌ای تراشیده شده است و ۱۷ متر ارتفاع و

 

۳۹ متر طول دارد.

رمز ابوالهول

 

 

اسرارآمیز بودن ابوالهول احتمالأ در ارتباط با تعهد و ادای سوگند هنرمندان و خالقین اساطیر

 

 

 

است که بر اساس آن موظف به‌حفظ اسرار و رموز عقاید و اندیشه‌های فرهنگی و عرفانی آثار

 

 

 

خود بوده‌اند. این موجود افسانه‌ای بیش از هر پدیده دیگری در ادبیات و فرهنگ، اقتدار

 

 

 

اسطوره‌ای خود را تثبیت نموده و به نماد اعلی و عمیق علم و دانائی و هم به نمودی از هلاک و

 

 

 

نیستی شهرت یافته‌است. بسیاری از هنرپیشگان زن سینمای قرن بیستم که اسرارآمیز،

 

 

 

شهوانی، حیله‌گر و مرموز بوده‌اند با ابوالهول مصری واقع در جیزه تشبیه شده‌اند. بزرگترین

 

مجسمه در مصر است.

وجه تسمیه

 

 

ابوالهول (یا اسفنکس از کلمه (به لاتین: اسفینکس) و (به یونانی: اسفیگس می‌باشد) هیکل

 

 

 

عظیم اساطیری که هنرمندان مصری و به تقلید آنان هنرمندان یونانی به کرات مجسم

 

 

 

ساخته‌اند. ابوالهول نام حیوان موهومی است که در مصر و یونان باستانی به‌هیاکل مختلف

 

 

 

مجسم می‌کردند. در مصر اسفنکس را به‌شکل شیری نقش می‌کردند که سر او به‌صورت سر

 

 

 

دختری بود. محتملأ این هیاکل را به قصد تعظیم و تکریم نیت که به زعم مصری‌ها الهه حکمت و

 

 

 

دانش بود برپا می‌کردند. در خرابه‌های بلاد باستانی مصر ابولهول‌های بسیار مشاهده می‌شود

 

 

 

که از یک پارچه سنگ ساخته شده و از همه بزرگ‌تر را ابوالهول خوانند که در بین دو هرم واقع

 

 

 

شده و تنه این هیکل در زیر ریگ‌ها مدفون و پوشیده‌بوده است و فقط سینه و سر او خارج از

 

 

 

ریگ مشاهده ‌شد که بیست و هشت متر ارتفاع دارد. که بعدا از زیر شن خارج شد.در مورد

 

 

 

علت نامگذاری این احتمال قابل مطالعه طرح شده که ابولهول عربی شده آپولو آپولو

 

 

 

Apollo آپولو،در افسانه های کهن جوانترین فرزند زئوس و برادر دوقلوی آرتمیس بود. او خدای

 

 

 

آفتاب و زیبایی، شعر و موسیقی، نور است.

 

 

 

 

 

 

 

اینم یه ابوالهول : 

 

   

 

 

septaurora
Image by Cool Text: Logo and Button Generator - Create Your Own Logo
نوشته شده در یک شنبه 28 آبان 1391برچسب:ابوالهول,موجودات جادویی,موجد افسانه ای,هری پاتر,دارک لرد,,ساعت 14:5 توسط Dark Lord| |

 

یادگاران مرگ


 

یادگاران مرگ یا Deathly Hallows سه شی جادویی در مجموعه‌ی هری پاتر نوشته‌ی جی. کی. رولینگ هستند. در هری پاتر و یادگاران مرگ، به این سه شی جادویی پرداخته می‌شود.

شکل، عملکرد و هدف هر کدام از این سه شی با پیشرفت داستان مشخص‌تر می‌شود. هری، رون و هرمیون در طی تحقیقات خود در مورد هورکراکس‌های لرد ولدمورت به سراغ زنوفیلیوس لاوگود می‌روند و او در مورد یادگاران مرگ برایشان توضیح می‌دهد. افراد بسیار کمی به افسانه‌ی یادگاران مرگ اعتقاد دارند و بعضی‌ها چون ویکتور کرام به اشتباه فکر می‌کنند که نشان یادگاران مرگ، نشان گلرت گریندل‌والد است.

طبق یکی از افسانه‌ها، برادران پرول با مرگ روبرو می‌شوند. مرگ به آنها اختیار انتخاب یک شی دلخواه را می‌دهد. اولین برادر یک چوبدستی درخواست می‌کند که هرگز در هیچ نبردی شکست نخورد؛ برادر دوم درخواست وسیله‌ای برای بازگرداندن مردگان را می‌کند؛ برادر سوم شنلی درخواست می‌کند که فرد با پوشیدن آن از دست خود مرگ پنهان شود.

بنا به گفته‌های خود رولینگ، او ایده‌ی چنین داستانی را از یکی از داستان‌های جفری چاوسر گرفته است.

چوبدستی ارشد

چوبدستی ارشد یا The Elder Wand که در طول تاریخ با نام‌هایی چون چوب مرگ و چوبدستی سرنوشت از آن نام برده شده است، یکی از سه یادگاران مرگ است. این چوبدستی از چوب گیاه اقطی و تار موی یک تسترال ساخته شده است. ظاهرا این چوبدستی قدرتمندترین چوبدستی جادویی است و وقتی در دستان صاحب خود باشد، هیچوقت در یک دوئل جادویی شکست نخواهد خورد؛ گرچه بعدا خلاف این امر ثابت می‌شود.

از آنجایی که این چوبدستی مثل سایر چوبدستی‌های جادویی سطحی از هوشیاری دارد، اجازه‌ی صدمه زدن به صاحب اصلی خود را نمی‌دهد. آقای اولیواندر چوبدستی ساز، مالکیت چوبدستی ارشد تنها زمانی از فردی به فرد دیگر منتقل می‌شود که در یک نبرد صاحب قبلی کاملا خلع سلاح شده، گیج شده و یا کشته شود (حتی اگر این کشته شدن به روش‌های جادویی انجام نگیرد).

جی. کی. رولینگ بیان کرده است که این چوبدستی در انتخاب صاحب خود سختگیری زیادی نشان می‌دهد و در این انتخاب، بیشتر به قدرت فرد توجه می‌کند. اگر یکی از صاحبان چوبدستی بدون شکست خوردن از فرد دیگری به مرگ طبیعی بمیرد، قدرت چوبدستی هم از بین خواهد رفت.

اولین برادر پرول بعد از به دست آوردن این چوبدستی و ادعای اینکه هرگز شکست نخواهد خورد، در خواب و به دست یکی از رقیبان خود که آرزوی داشتن چوبدستی را داشته، به قتل می‌رسد. از آن زمان به بعد جادوگران تشنه‌ی قدرت برای به دست آوردن این چوبدستی با یکدیگر به نبرد پرداخته‌اند. این چوبدستی آخر سر به دست یک چوبدستی ساز بلغارستانی به نام گریگوروویچ می‌رسد.

گریگوروویچ با خیال اینکه ادعای داشتن چوبدستی ارشد فروش چوبدستی‌هایش را بالا می‌برد، در اختیار داشتن آن را اعلام کرده و در رقابت با آقای اولیواندر، سعی در کشف راز این چوبدستی می‌کند. اماگلرت گریندل‌والد این چوبدستی را از گریگوروویچ می‌دزدد.

گریندل‌والد در دوئل جادویی با آلبوس دامبلدور شکست خورده و چوبدستی ارشد به دست دامبلدور می‌رسد.

وقتی دامبلدور ترتیب مرگ خودش را به دست سوروس اسنیپ می‌دهد، قصد داشته که قدرت چوبدستی ارشد را از این طریق به پایان ببرد. از آنجایی که مرگ او نتیجه‌ی باخت در یک نبرد نبوده، قدرت چوبدستی ارشد برای همیشه از بین می‌رفته است. با این حال دراکو مالفوی زودتر از راه رسیده و دامبلدور را خلع سلاح می‌کند و از آنجایی که دراکو مالفوی صاحب جدید چوبدستی ارشد می‌شود، نقشه‌ی دامبلدور شکست می‌خورد. بعد از مرگ دامبلدور، چوبدستی ارشد را در گور او قرار می‌دهند.

در هری پاتر و یادگاران مرگ، لرد ولدمورت از ماجرای چوبدستی ارشد باخبر شده و به دنبال آن می‌رود. ولدمورت عاقبت از اینکه چوبدستی آخرین بار به دست آلبوس دامبلدور بوده است خبردار شده و با باز کردن گور او، چوبدستی را مال خود می‌کند. اما بعدا می‌فهمد که بدون شکست دادن واقعی صاحب قبلی، قدرت چوبدستی را به دست نخواهد آورد. بنابراین با خیال اینکه شکست دهنده‌ی واقعی دامبلدور اسنیپ بوده است، اسنیپ را به قتل می‌رساند.

کمی بعدتر دراکو مالفوی به دست هری پاتر خلع سلاح شده و قدرت چوبدستی ارشد به او منتقل می‌شود.

در نبرد نهایی هاگوارتز میان مرگخواران و محفل ققنوس، چوبدستی ارشد هری پاتر را بعنوان صاحب اصلی خود شناخته و در برخورد با طلسم خلع سلاح هری، نفرین مرگ لرد ولدمورت را به سوی خود او باز می‌گرداند و باعث مرگ او می‌شود.

هری پاتر بعد از تعمیر چوبدستی قدیمی خود با استفاده از چوبدستی ارشد، آن را به گور دامبلدور باز می‌گرداند تا نقشه‌ی دامبلدور در مورد از بین رفتن قدرت چوبدستی را عملی کند.

رولینگ بعدها اعلام کرد که عنوان اولیه‌ی هری پاتر و یادگاران مرگ، هری پاتر و چوبدستی ارشد بوده است.

 

سنگ رستاخیز

سنگ رستاخیز یا Resurrection Stone‌ یکی از سه یادگار مرگ است که به دارنده‌ی خود اجازه‌ی ارتباط با مردگان را می‌دهد.

بنا بر یکی از افسانه‌های جادویی که منشا یادگاران مرگ را مشخص می‌کند، استفاده از سنگ رستاخیز باعث خودکشی دومین برادر از میان برادران پرول می‌شود؛ چون او با استفاده از این سنگ نامزد درگذشته‌اش را به زندگی باز می‌گرداند، اما از آنجایی که این زندگی واقعی نبوده، باعث ناامیدی بیشتر او شده و منجر به خودکشی او می‌گردد.

وقتی این سنگ به دست خاندان گانت می‌رسد، آن را با کندن نشان یادگاران مرگ بر روی یک حلقه‌ی طلایی سوار کرده‌اند. گلرت گریندل‌والد و آلبوس دامبلدور هر کدام به دلایلی، خواستار داشتن این سنگ هستند. در حالیکه دامبلدور می‌خواهد با استفاده از این سنگ با خانواده‌ی در گذشته‌اش ارتباط برقرار کند، گریندل‌والد قصد دارد تا با استفاده از سنگ رستاخیز ارتشی از دوزخی‌ها بسازد.

لرد ولدمورت بدون خبر داشتن از قدرت جادویی این سنگ، تنها برای ارزش تاریخی آن و تعلق آن به سالازار اسلیترین، آن را تبدیل به یکی از هورکراکس‌هایش می‌کند.

دامبلدور این حلقه را در کلبه‌ی خاندان گانت پیدا کرده و می‌فهمد که این سنگ حالا همزمان یک هورکراکس و یکی از یادگاران مرگ است. دامبلدور که خطرناک بودن یک هورکراکس را فراموش کرده، برای برقراری ارتباط با خانواده‌اش آن را به دست می‌کند. ولی نفرین هورکراکس دست او را نابود کرده و کم کم در تمامی بدنش پخش می‌شود. با اینکه بخشی از این گسترش نفرین توسط سوروس اسنیپمتوقف می‌شود، اما آلبوس دامبلدور دیگر بیشتر از یک سال وقت برای زنده ماندن ندارد.

بعدها دامبلدور سنگ رستاخیز را از طریق پنهان کردن آن درون یک اسنیچ طلایی، برای هری پاتر به ارث می‌گذارد. این اسنیچ در برخورد با لب‌های هری پاتر که اولین بار در مسابقه‌ی کوئیدیچ سال اولهاگوارتز آن را لمس کرده بودند، عبارت «من در آخر باز می‌شوم» را نمایان می‌کند.

هری قادر به باز کردن این اسنیچ نیست؛ ولی زمانی که به مرگ نزدیک می‌شود، می‌فهمد که منظور از «آخر» مرگ خودش است. او با استفاده از این سنگ والدینش، ریموس لوپین و سیریوس بلک را به زندگی فرا می‌خواند تا قبل از مرگ او را دلداری دهند. کمی بعد حلقه از دستان هری پاتر رها شده و روی کف جنگل ممنوعه گم می‌شود.

پرتره‌ی آلبوس دامبلدور بعدها از هری می‌خواهد که هرگز به دنبال حلقه نگشته و چیزی در مورد آن به کسی نگوید.

رولینگ در یکی از مصاحبه‌های خودش اعلام کرده که احتمالا این حلقه بر اثر ضربه‌ی سم یک سنتور در زمین فرو رفته و برای همیشه در همان جا می‌ماند.

 

شنل نامریی

شنل نامریی یکی از سه یادگاران مرگ است که فردی که آن را بپوشد، از چشمان مرگ مخفی می‌شود. یک شنل نامریی واقعی در مقابل گذر زمان و نفوذ طلسم‌ها مقاوم است.

در هری پاتر و یادگاران مرگ، می‌فهمیم که شنل نامریی هری پاتر یکی از یادگاران مرگ است که قبلا به سومین برادر از میان برادران پرول تعلق داشته است. بعد از مرگ او، این شنل نسل به نسل گشته تا به آخرین نواده‌ی او جیمز پاتر می‌رسد.

در شب قتل جیمز پاتر و لیلی اوانز، این شنل نزد آلبوس دامبلدور بوده است. دامبلدور سال‌ها بعد، این شنل را بعنوان هدیه‌ی اولین کریسمس هری پاتر در هاگوارتز به او می‌دهد. هری با استفاده از این شنل، در اطراف مدرسه چرخیده و در ماجراهای بسیاری شرکت می‌کند. این شنل آنقدر بزرگ هست که هری و رون و هرمیون همزمان با هم زیر آن جا شوند، اما با گذشت زمان و رشد آنها، این کار سخت‌تر و سخت‌تر می‌شود.

در پایان کتاب هفتم، دامبلدور برای هری پاتر توضیح می‌دهد که جادوی واقعی این شنل علاوه بر مخفی کردن صاحب آن، حمایت از نزدیکان او هم هست.

با اینکه این شنل صاحب خود را در مقابل برخی موجودات و انسان‌ها نامریی می‌کند، اما این شنل بر روی برخی موجودات اثر ندارد. مثلا مارها قدرت بینایی ندارند، اما حرکت و گرما را حس می‌کنند و بنابراین حضور افراد مخفی شده زیر شنل نامریی را درک می‌کنند. خانم نوریس گربه‌ی آرگوس فیلچ نیز قادر به دیدن زیر شنل نامریی است. چشم جادویی مدآی مودی نیز زیر شنل نامریی را می‌بیند.

در هری پاتر و زندانی آزکابان، دامبلدور می‌گوید که شنل نامریی برای دیوانه‌سازها هم اثری ندارد، چون آنها بجای دیدن، احساسات انسانی را دنبال می‌کنند.

در پایان کتاب هفتم، هری از میان یادگاران مرگ تنها شنل نامریی را نگه داشته و تصمیم می‌گیرد آن را برای فرزندان خود باقی بگذارد.

 
septaurora
Image by Cool Text: Logo and Button Generator - Create Your Own Logo
نوشته شده در سه شنبه 23 آبان 1391برچسب:یادگاران مرگ,هری پاتر,سه شئ,یادگاران مرگ ,جادو حقیقت,ساعت 14:43 توسط Dark Lord| |

سانتور چیست ؟

چرا از روی ستارگان پیش گویی میکنند ؟

 

cenyaur 3

 

سانتور ها جانوراني دو رگه اسطوره اي هستند كه پا و بدن اسب ولي نيم تنه مانند آدم و دست و سر شبيه به انسان دارند.بر طبق افسانه ها سانتورها به كوههاي يونان تعلق دارند يعني مكاني كه در آن سانتورها با مردم محلي تا اندازه اي ارتباط داشتند.آنها بزرگ ترین پیشگویان در سراسر جهان بودند آنها ازهمه ی اتفاق های که قرار بود اتفاق بیافتد را از روی ستارگان پیشگویی می کردند . آنها  خود را از آدمها بالا تر می دانند و به همین دلیل آدم هارا کوته فکر می دانند و هیچوقت پیشگویی های خود را با آدم ها در میان نمی گذارند . اخرین پیشگویی که توسط یه سانتور به آدمها اطلاع داده شد از سانتوری به نام فایرنز بود که به دلیل کمک به آدمها از گله ترد شده بود به آدمها پناه برده بود و پیشگویی ارزشمند خود را درباره ی هری پاتر با دنییای جادوگری در میان گذاشت و باعث جنجال بزرگی شد. برخي از سانتور ها علاقه زيادي به شراب داشتند به همين دليل موجوداتي خشن و نا آرام بودند و به سرعت عصباني مي شدند.سانتور ها جنگهاي زيادي با انسانها كرده اند.مشهورترين جنگ آنها با انسانها پس از يك مراسم عروسي اتفاق افتاد كه در طي آن ،آنها مانند هميشه در خوردن شراب زياده روي كرده بودند.سانتور ها تلاش كردند عروس را با خود ببرند كه اين امر موجب جنگ بزرگي شد(سانتور ها در آن جنگ شكست خوردند) صحنه هاي مربوط به آن جنگ يكي از زينتهاي مورد علاقه كوزه گران يوناني بود.

ولي برخي از سانتور ها موجوداتي شريف و بزرگوار بودند.خداياني همچون آپولو و آرتميس،هنر هايي از قبيل پزشكي و شكار را به سانتوري به نام "چيران" آموختند.او نيز مدرسه اي را بنا نهاد كه در آن به برخي از قهرمانان بزرگ دنيا خود همچون "آشيليوس" و "اوديسه" تعليم داد.

ناپيدا در ميان ستارگان

چيران ناميرا بود ولي زخم تيري سمي موجب درد و عذاب بي وقفه و دائمي او شد؛به همين دليل،مرگ را انتخاب كرد.ولي زئوس به نشان قدرداني از خير خواهي كيران،او را به شكل صورت فلكي كماندار،در ميان ستاره هاي آسمان قرار داد.صورت فلكي ديگري به نام قنطروس يكي از هويدا ترين صورت فلكي نيمكرۀ جنوبي است.دو ستارۀ قنطروس يعني آلفاسانتوري و بتاسانتوري از جمله دو ستاره بسيار درخشان آسمان به شمار مي آيند.ممكن است اين ارتباطات آسماني اين موضوع را توضيح دهند كه چرا سانتورهايي كه در جنگل ممنوعه زندگي مي كنند براي پيشگويي آينده به آسمان مي نگرند.

centaur 5

 
septaurora
Image by Cool Text: Logo and Button Generator - Create Your Own Logo
نوشته شده در دو شنبه 22 آبان 1391برچسب:سانتور,موجودات جادویی,سانتور چیست,نیمه اسب نیمه انسان,دارک لرد,هری پاتر,جادوگر,جادو حقیقت,ساعت 13:59 توسط Dark Lord| |

 سلام .

میخوام بخش  در مورد داستان های هری پاتر بیشتر بدانید  رو هر چه زودتر کامل کنم .

اینم یه مطلب جدید درباره هورکراکس ها یا جان پیچ ها .

 

هورکراکس یا جان پیچ چیست ؟

جان پیچ ها وسایلی هستند که برای رسیدن به جاودانگی از آنها استفاده میشود که جزء جادوی سیاه هستند .

هنگامی که یک جادوگر یک جان پیچ میسازد ، روحش به دو تکه تقسیم میشود که تکه ای از آن در جسمش و تکه ای دیگر از روحش در آن جسم پنهان میشود تا اگر آن جادوگر به هر دلیلی از بین برود ، کاملا نمیرد .

 

در داستان ششم، هری پاتر به کمک دامبلدور متوجه می‌شود که ارباب تاریکی (ولد مورت) روح خود را به هفت بخش تقسیم کرده و آن را در هفت جان‌پیچ گذاشته که راز نابود نشدنش همین است.

هری پاتر می‌کوشد این جان‌پیچ‌ها را نابود کند تا از این طریق ارباب تاریکی هم نابود شود. 

هورکراکس چگونه ساخته میشود ؟

روش ساختن جان پیچ در هیچ کتابی ذکر نشده و تنها در یکی از کتاب هایی که هرماینی گرنجر دوست هری پاتر در کتاب ششم می یابد که جان پیچ نفرت انگیز ترین و پلیدترین جادویی است که یک جادوگر انجام می دهد.

پرفسور هوریس اسلاگهورن استاد بازنشسته ی معجون سازی هاگوارتز از جمله کسانی است که می داند یک جان پیچ چگونه ساخته می شود و هم او بود که در جوانی به لرد سیاه ناخواسته آموخت.

septaurora
Image by Cool Text: Logo and Button Generator - Create Your Own Logo
نوشته شده در دو شنبه 22 آبان 1391برچسب:جان پیچ,هورکراکس,هری پاتر,ارباب تاریکی,لرد ولدمورت,دارک لرد,جادوحقیقت,,ساعت 13:36 توسط Dark Lord| |

 

 هاگوارتز اکسپرس، قطار سریع‌السیری است که هر ساله، روز شروع سال تحصیلی در هاگوارتز، راس ساعت ۱۱ صبح، از سکوی نه و سه چهارم از ایستگاه کینگز کراس دانش آموزان و استاد ها را به هاگوارتز میبرد .

 

                                            

septaurora
Image by Cool Text: Logo and Button Generator - Create Your Own Logo

 سلام

 

برای دانلود کتاب به ادامه مطلب بروید .

 

 

 

septaurora
Image by Cool Text: Logo and Button Generator - Create Your Own Logo
::ادامه مطلب::

سلام 

برای دانلود کتاب به ادامه مطلب بروید .


 

septaurora
Image by Cool Text: Logo and Button Generator - Create Your Own Logo
::ادامه مطلب::
نوشته شده در پنج شنبه 4 آبان 1391برچسب:کتاب هری پاتر و تالار اسرار,دانلود کتاب,هری پاتر,دارک لرد,جادو=حقیقت,ساعت 21:29 توسط Dark Lord| |

سلام

 

برای دانلود کتاب به ادامه مطلب بروید .

 


 


 

septaurora
Image by Cool Text: Logo and Button Generator - Create Your Own Logo
::ادامه مطلب::
نوشته شده در پنج شنبه 4 آبان 1391برچسب:دانلود کتاب هری پاتر و سنگ جادو ,هری پاتر,هری پاتر و سنگ جادو, دانلود , دارک لرد, جادو = حقیقت ,,ساعت 15:4 توسط Dark Lord| |


قالب وبلاگ : فقط بهاربيست



چسب لاغری